دسته: استدلال بالینی
-
انواع استدلال | معرفی
ساخت و پرداخت Diagnosis را می توان به تحول یک مباحثه تشبیه کرد. به عبارتی طی فرایند تشخیص به تدریج مستندات جمع آوری می شوند و بررسی و ارزیابی می گردند تا در نهایت به قضاوت(تشخیص) برسیم. اگر سعی شود که این تشخیص، Rational و Objective باشد، با بررسی نوع استدلال و فرض ها (دلایل)…
-
تشخیص افتراقی (Differential Diagnosis)
پس از مراحل ساخت و اصلاح و ارزیابی فرضیه، به مفهومی می رسیم که همه روزه بر سر زبان پزشکان حضور دارد: تشخیص افتراقی (Differential Diagnosis) در ابتدا یک تعریف کلی را بررسی می کنیم: تشخیص افتراقی گردآوری یک لیست از فرضیه های موجود در حال رقابت است. اما باید توجه داشت که این تعریف…
-
ویژگی های مدل تحلیلی یا (Analytical)
در اجرای این مدل از تفکر در کار بالینی علی رغم تاثیرات سیستم یک در جای جای مسیر، غالبا پزشک سعی اش را می کند که از سیستم دو استفاده کرده و از سیستم یک دوری کند. اما پس از بررسی مراحل این مدل شاید بپرسید که ویژگی های Type Two processing یا مدل تحلیلی…
-
ارزیابی فرضیه (Hypothesis Verification)
قبل از اینکه یک فرضیه بعنوان پایه ای برای اقدامات آتی ما پذیرفته شود، بایست با جزئیات، از نظر اعتبار و ارزش ارزیابی شود. به این فرایند ارزیابی فرضیه (Hypothesis Verification) می گوییم. طی این فریند یافته های بیمار(سرنخ ها) را که در ذهن ما فرضیه ای تحریک کرده اند، درکنار الگوهایی که قبلا از…
-
کاهش Diagnostic Uncertainty
در ابتدای فرایند تشخیص، زمانی که تعداد سر نخ های موجود بسیار کم است، تعداد بیماری های احتمالی که می توانند یافته های بیمار را توضیح دهند، بسیار زیاد می باشد. بنابراین در این سطح با بیشترین Diagnostic Uncertainty روبرو هستیم و باید چاره ای برای کاهش Diagnostic Uncertainty بیابیم. در این مرحله تعداد سوالاتی…
-
اصلاح فرضیه (Hypothesis Refinement)
پس از اینکه ساخت فرضیه تحریک شد و ما وارد Context تشخیصی شدیم و در آن جستجویمان را ادامه دادیم، نوبت به فرایند پالایش یا اصلاح فرضیه (Hypothesis Refinement) می رسد. Hypothesis Refinement یک فرایند دائما در حال تغییر است که با جمع آوری پی در پی اطلاعات و تفسیر آن ها همراه می باشد.…
-
Context پایه ای برای انتظارات پزشک
همان طور که قبلا اشاره کردیم یکی از کارهای اساسی فرضیه ساختن Context است؛ زمینه ای که برای مشکلات بیمار چارچوب درست کرده و آنها را به تعداد معدودتری توضیح محدود می کند و حدی برای اقدامات لازم جهت مقابله با این مشکلات مشخص می گردد. در نهایت این Context پایه ای برای انتظارات پزشک…
-
ساخت Context یا زمینه ی تشخیصی
یکی از عملکرد های بسیار ضروری فرضیه، ساخت Context یا زمینه ی تشخیصی است. فرضیه ها مشکل بیمار را در یک چارچوب و زمینه ی خاص قرار می دهند که به آن فضای مسئله (Problem Space) می گویند. ما استدلال ها و جستجوهای آتی را در این فضا انجام می دهیم. به عنوان مثال تصور…
-
ساخت فرضیه (Hypothesis Generation)
ما در طول زندگی روزمرهمان دائما در حال ساخت فرضیه (Hypothesis Generation)های مختلف هستیم. این فرضیه ها به ما Framework یا چارچوبی برای تفسیر تجربیات ساختار نیافتهمان میدهند. در کار بالینی، تشخیص از جمله تجربیات ساختار نیافته است. لازم است در این جا جملهای از محمد رضا شعبانعلی به نقل از امیر محمد قربانی بیاوریم:…
-
مدل تحلیلی یا Analytical استدلال بالینی
زمانی که از مدل تحلیلی یا Analytical استدلال بالینی صحبت می کنیم، منظورمان Rational Quantitative Analytical Approach است. این مشابه کاری ست که بسیاری از دانشمندان انجام می دهند. این فرایند آهسته و برنامه ریزی شده و اساسش در روش علمی است. Kapelman و Kassirer در کتابLearning Clinical Reasoning ،طی پنج مرحله این فرایند را…