همدلی یا Empathy در پزشکی

دنیل افری، همدلی یا Empathy را توانایی دیدن و احساس کردن از زاویه ی نگاه فردی دیگر تعریف می کند.

او این تعریف را در پزشکی نیز به کار می برد و تاکید می کند که علاوه بر نیاز به توانایی همدلی، ما به توانایی ابراز آن نیز نیازمندیم.

اما آیا همدلی را می توان به گونه های دیگری هم تعریف نمود؟

آیا همدلی واقعا همواره اثر مثبتی بر فرایند درمان بیمار می گذارد؟

هم چنین درباره ی همدلی یک سری نکات مبهم است:

برای ابراز همدلی چه چارچوب هایی وجود دارد؟

آیا امکان همدلی با همه ی بیماران هست؟

همدلی با بیمار تا چه اندازه باید باشد؟

همدلی پزشک با بیمار چه تاثیری بر روند تشخیص بیماری می گذارد؟

شما در این باره چه نظر و تجربیاتی دارید؟


دیدگاه‌ها

یک پاسخ به “همدلی یا Empathy در پزشکی”

  1. erfandante نیم‌رخ
    erfandante

    ۱۰ روزی میشه که بخش روان پزشکی رو گذروندم. این بخش برای من یک درس مهم داشت. این که مفهوم Sympathy و Empathy را فراتر از تعاریف دیکشنری و ملموس تر از آن حس کردم.

    مواقعی هست که تو نه تنها نباید متعجب از افکار بیمارت به نظرت برسی بلکه برای کمک مناسب به او و جلب اعتماد او نیاز به sympathy داری. بیماری که پرخاشگری میکند و میگوید که بیمار نیست و تو با ذکر اینکه{میخوام بهت کمک کنم} او را راضی میکنی تا آرام باشد و با تو صحبت کند: {من هزار و چهل و شش سالمه و به تمام زبان های دنیا هم مسلطم و ۷ سال با خمینی زندان بودم.} کوچک ترین عکس العمل اشتباه چه پیامدی را به دنبال دارد؟ به عنوان پزشک بخش نه تنها باعث عصبانی شدن بیمار و رد کردن هر گونه درمان توسط او شده ایم بلکه ممکن است او به تو حمله ور شود. این جاست که باید sympathy را پیاده کنیم. اینکه میفهمم. میفهمم چیزی را میبینی یا میشنوی که من نمیبینم. ادراک تو را میپذیرم. برایم عجیب نیست و قابل درک است.صحه نمیگذارم تایید نمیکنم اما میفهمم.برایم عجیب نیست.

    بیمارانی که شب دیروقت با بی خوابی برای دریافت قرص خواب به تو مراجعه میکنند. این جا کدام یک sympathy یا Empathy؟
    من میگویم empathy, همه ما شده وقت هایی که از فکر زیاد خوابمان نبرده باشد. empathy موضوع را برای تو قابل درک تر و ملموس تر میکند اما زیاد به کار بستن آن بنظرم برای خود فرد مشکل زاست. اگرچه فکر میکنم هیچ انسانی نمیتواند در بیش از چند موضوع خاص empathy داشته باشد. بیماری که والدین خود را در کودکی از دست داده است و یا بیماری که با درد قفسه سینه به تو مراجعه کرده است. آیا تو از آن دسته از مردمی که همه این ها سرش آمده است؟ با این گفته فکر میکنم این موضوع را رسانده باشم که Empathy را شاید خوشبختانه نمیتوان همه جا به کار بست.

    بیماری که با رنگ پریده واظهار بدن درد پیش تو می آید. این جا کدام؟ گاهی اوقات مرز بین sympathy و empathy مبهم تر از تعاریف دیکشنری هاست. شاید هر دو.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *