پنج تذکر | ماجرا پیچیده تر از این حرف هاست.

شاید آن چه که تا بدین جا به عنوان ویژگی های مدل های تفکر پزشک مطرح کردیم، به نظر ساده انگارانه برسند.

بدین ترتیب باید به نکاتی توجه کنیم که از این سادگی می کاهند؛ بعبارتی مسئله پیچیده تر از این حرف هاست.

نخست به این تصویر بنگریم:

لازم به ذکر است که در هر تذکر، ممکن است نیاز داشته باشید به تصویر بالا مراجعه کنید.

اولین تذکر:

در کار روزمره ی پزشکی، یک پزشک به صورت آگاهانه انتخاب نمی کند که در کدام نوع پردازش شروع به حل مسئله و تصمیم گیری کند.

به نظر می رسد که پزشک طی نوسان هایی مداوم بین این دو نوع سیستم جابجا می شود.

این موضوع در تصویر با T به معنای Toggling نمایش داده شده است.

به محض اینکه پزشک ضایعات Herpes Zoster را دید، از آن جا که چنین ضایعاتی Pathognomonic این بیماری هستند، دیگر آن قدرها هم منطقی نیست که وارد مد تحلیلی اش شود و با وسواس به دنبال دیگر تشخیص ها بگردد.

و یا زمانیکه با بیماری با Chest Pain روبروست، اگر در همان لحظه ی اول با استفاده از شهودش به علت شک به MI شروع به Thrombolytic کند، و آخر سر بیمار Aortic Aneurysm از آب در بیاید، صدمات جبران ناپذیری وارد می کند.

شاید بتوان گفت پزشک Well Calibrated و خبره کسی ست که به سطحی بهینه از مهارت Switching میان این دو نوع پردازش رسیده باشد.

دومین تذکر:

فرایند اجرای سیستم یک ممکن است توسط سیستم دو مغلوب و کنترل شود.

بعنوان مثال پزشکی را در اورژانس تصور کنید که در برخورد با بیماری با Nausea و Vomiting و Flank pain و Hematuria با استفاده از شهود خود به صورت Reflexive تشخیص را Renal colic در نظر بگیرد.

اما بلافاصله به هر دلیلی( مثل وسواس) خود را وادار به تامل کند که نکند دیگر عوامل باعث چنین علائمی شده اند! عواملی مثل AAA

البته باید گفت که چنین عملکردی گاه می تواند مفید هم باشد.

تصور کنید که پزشک صرفا به شهودش اتکا کند و به جای بررسی های بیشتر سریع بیمار را Renal Colic در نظر بگیرد و آخر سر AAA تشخیص داده شود.

سومین تذکر:

از آن جا که پردازش نوع یک به صورت اتوماتیک، سریع و Reflexive انجام می شود، می تواند انواع میان برهای ذهنی را در پی داشته باشد.

بنابراین پزشکی که با اتکا ی صرف به شهودش پیش برود در معرض طیف گسترده ای از خطاها و سوگیری ها شناختی ست.

چهارمین تذکر:

پردازش نوع دوم شامل مهارت های تحلیلی متعددی می شود که فرد می تواند آن ها را کسب کند.

مهارت هایی چون تفکر انتقادی می توانند قضاوت های پزشک را در شرایط مختلف از انواع سوگیری ها مصون بدارند.

پنجمین تذکر:

تکرار پردازش نوع دو به پزشک این امکان را می دهد که چنین فعالیت هایی را با سیستم یک در قالب مهارت های آموخته شده انجام دهد.

زمانی که یک دانشجوی پزشکی برای اولین بار با ضایعات Herpes Zoster مواجه می شود، شاید برایش مدتی طول بکشد تا با پردازش نوع 2 به تشخیص برسد.

اما همین که چند بار با چنین بیمارانی برخورد داشته باشد، همین پردازش نوع دو در نوع یک به اجرا در می آید و در برخورد های بعدی به سادگی می تواند بیماری را تشخیص دهد.

منبع:

کتاب Diagnosis: Interpreting the Shadows 


دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *