در این نوشته قصد داریم درباره ی نوع سوم از انواع استدلال، یعنی Abductive Reasoning صحبت کنیم.
Abduction فرایند انتخاب فرضیه ایست که بهترین توضیح برای یافته های موجود است.
در واقع با یافته های اختصاصی آغاز می شود و آغاز به فرضیه سازی می کند و توضیحی احتمالی داده و بهترین توضیح را به کار می گیرد.
این نوع استدلال می پذیرد که یافته ها و حقایق کامل نیستند و نیاز است که پزشک بهترین و پذیرفته ترین توضیح را برای یافته های مشاهده شده در نظر بگیرد.
توضیحی که تا زمان یافتن توضیحی بهتر، کاربردیست و به محض یافتن و ارزیابی و تعیین برتری توضیح تازه، به کنار می رود.
Abductive Reasoning حتی در برابر شرایط Uncertainty پویا و کاربردی ست .
به این مثال توجه کنید:
نتیجه هایی که ما از Abductive Reasoning می گیریم به ما اجازه می دهند که ذره ذره در Diagnostic Trajectory پیش برویم و استراتژی های درمانی مان را به تدریج به کار بندیم و تا آن جا که بشود در دام شک و Uncertainty نیفتیم.
در یک کلام بتوانیم برای بیمار کاری بکنیم.
این نوع از استدلال در زمان هایی که اطلاعات ما کامل نیستندبسیار کاربردی ست.
مثلا
Abductive Reasoning به ما اجازه می دهد که لااقل تشخیصی موقت داشته باشیم و درمان را آغاز کنیم.
با این حال هم چنان انعطاف پذیر و نامطمئن می ماند و دائما به دنبال یافته ها و مستندات جدیدی است که علیه فرضیه موجد باشد تا به نتیجه ای درست تر برسد.
با در نظر گرفتن Abductive Reasoning به خوبی می توان به ماهیت پویای فرایند استدلال بالینی پی برد.
منابع:
دیدگاهتان را بنویسید