در این نوشته قصد داریم یکی از انواع استدلال یعنی استدلال استنتاجی | Deductive Reasoning را معرفی کنیم.
استدلال استنتاجی، در واقع با فرض(های) کلی شروع می شود و منجر به نتیجه ای اختصاصی می شود.
بعنوان مثال :

پس اگر فرض های a و b درست باشند c لزوما درست است.
استدلال های استنتاجی مانند این، هم قابل اتکا و هم دقیق هستند و ابهامی به جا نمی گذارند.
بعنوان مثالی دیگر:

این دو مثال برای فرض ها و نتایج درست و معتبر بودند.
اما استدلال استنتاجی حتی اگر فرض ها بی مفهوم و نادرست هم باشند، می تواند همچنان معتبر باشد.
بعنوان مثال:

اگر چه استدلال Deductive دقیق و مطمئن است اما مولد نیست. یعنی همواره فهم ما را از شرایط ارتقا نمی دهد و ایده ای جدید نمی سازد.
بنابراین استدلال استنتاجی به تنهایی برای توضیح تفکر بالینی پزشک طی روند تشخیص کافی نیست و نمی تواند همه ی سوالات تشخیصی را پاسخ دهد.
استدلال Hypothetico-deductive
این نوع استدلال از جمله استراتژی هایی ست که یک پزشک به هنگام شکل دهی یک تشخیص از آن استفاده می کند؛ یعنی یک فرضیه شاخته شده و یک بحث ایجاد می گردد.
به این مثال توجه کنید:

به طور معمول این استراتژی می تواند فقط بعضی از احتمالات را Rule out کند اما نمی تواند به نتیجه ای صریح و روشن برسد.
به مثال زیر توجه کنید.

درست است که گاه یک تشخیص احتمالی بعد از خارج کردن دیگر فرضیه ها باقی می ماند و بعنوان تشخیص در نظر گرفته می شود، اما نمی توان مطمئن بود که همواره همه ی احتمالات و فرضیه های ممکن را در نظر گرفته ایم.
منابع:
دیدگاهتان را بنویسید