زمانی که از مدل تحلیلی یا Analytical استدلال بالینی صحبت می کنیم، منظورمان Rational Quantitative Analytical Approach است.
این مشابه کاری ست که بسیاری از دانشمندان انجام می دهند.
این فرایند آهسته و برنامه ریزی شده و اساسش در روش علمی است.
Kapelman و Kassirer در کتابLearning Clinical Reasoning ،طی پنج مرحله این فرایند را توضیح می دهند:
- 1.جمع آوری اطلاعات موجود
- 2.ساختن فرضیه
- 3.آزمودن فرضیه
- 4.اصلاح فرضیه
- 5.بازبینی فرضیه
از آنجا که رویکرد تحلیلی بسیار آهسته تر از رویکرد شهودی ست به نظر می رسد که در سطح بالینی کارایی پایینی داشته باشد. مخصوصا در شریطی که به تصمیم گیری سریع نیاز هست.
کاربرد مدل تحلیلی یا Analytical
معمولا این روش را برای مبتدی ها و افراد آماتور در نظر می گیرند؛ زمانی که تجربه شان بسیار کم است و باید استدلالی با دقت فراوان انجام دهند.
پزشکان با تجربه و خبره نیز از رویکرد Analytical بهره می برند؛ وقت هایی که با یک مسئله ی غیر عادی و نا آشنا روبرو می شوند.
هم چنین در برخورد با مسائل پیچیده و چند جنبه ای که نیاز به مشاوره ی چندین فرد متخصص است و یا زمان کافی و شرایط آن قدر مناسب هست که درباره ی موضوعی نادر، بیمار را ارجاع دهند، پزشکان می توانند چنین رویکردی داشته باشند.
بدین ترتیب مدل تحلیلی ، همه یا هیچ نیست و بسته به شرایط، پزشک می تواند از آن استفاده کند.
به هر حال در موقعیت های مختلف ، از زمانی که فرد تازه وارد محیط بالینی می شود تا زمانی که در استدلال و تشخیص خبره شود نیازمند استفاده از این روش برای افزایش دقت و کاهش خطاهایش است.
به همین خاطر طی چند مطلب آتی به شرح مرحله به مرحله این رویکرد می پردازیم تا در نهایت با دقتی بیشتر به فرایند آهسته و کند تفکرمان بنگریم.
منابع:
دیدگاهتان را بنویسید