تحول شناخت|نیروهای موثر بر انتخاب طبیعی

در درس سیستم های دو گانه ی تفکر ،مدل دوگانه ی کانمن را بررسی کردیم . اما سوال مهمی که بایست برای درک بهتر شناخت و این دو سیستم از خود بپرسیم چنین است:

خاستگاه شناخت در انسان از کجاست و چگونه تا به امروز تغییر و تحول یافته است؟

طی روند Evolution، مغز ما درست به مانند قلب و کلیه و سایر اعضای بدن تحت تاثیر انتخاب طبیعی به تدریج دگرگون شده تا بدین جا رسیده است.

اما وقتی از انتخاب طبیعی صحبت می کنیم و اصلا خود واژه ی انتخاب را به کار می بریم، در واقع در پس پشت حرف مان گزینه ها و معیارهایی برای ارزیابی و گزینش نهفته است. این که چه چیزی سیستم هایی مثل اعضای بدن انسان را وادار به تغییر کرده نیز خود جای سوال است. چه عواملی منجر به ایجاد این معیارها و در نتیجه تغییر سیستم ها برای رسیدن به آنها شده اند؟

در ابتدا باید متذکر شویم که به نظر می رسد پیش فرض ابتدایی Cognitive Psychology مبنی بر عبارت” مغز یک پردازشگر اطلاعات است” کاملا درست نیست. ما نه مستقیما برای پردازش اطلاعات انتخاب شده ایم و نه ذخیره، یادگیری، به کار گیری و یا بازنمایی آنها. بلکه تمام این ظرفیت ها بعنوان محصول جانبی راه حل های ما در مقابل چالش های مرکزی طبیعت پیرامونمان، زنده ماندن و تولید مثل شکل گرفته است.

اما این دو هدف یعنی زنده ماندن و تولید مثل زیرمجموعه هایی نیز دارند:

یافتن غذا، نگهداری دمای بدن، انتخاب جفت، مقابله با بیگانگان و یا رقیبان، بزرگ کردن بچه ها و …

که همگی وابسته به جمع آوری قطعات خاص اطلاعات و پردازش مخصوص به آن هاست.

علی رغم اینکه سیستم های فیزیولوژیک جداگانه ی انسان هر کدام مکانیسم و مسیر خود را طی روند تحول داشته است، همگی تحت تاثیر نیرو(فشار)های مشترکی برای Energy-Processing Efficiency شکل گرفته اند. یعنی برای پردازش و گرفتن نتیجه ای خاص کمترین میزان انرژی مصرف گردد.

بدین ترتیب سیستم های پردازش اطلاعات شناختی شخص نیز ممکن است همگی تحت تاثیر فشار های مشترک برای Information-Processing Efficiency شکل گرفته باشند.

این فشارهای گسترده می توانند در عوض منجر به ویژگی های مشترک در بسیاری از سیستم های شناختی مثل مکانیسم های تصمیم گیری شوند که به راحتی بر اساس اطلاعات کم، انتخاب می کنند.

حال سوال بعدی مان مطرح می شود:

این فشارها (نیروها) چه هستند؟

در درجه ی نخست ما با تصمیم مناسب در هر حوزه ی خاص روبرو هستیم. این بدان معنی نیست که همواره باید بهترین تصمیم ممکن گرفته شود بلکه آن تصمیم باید به اندازه ی کافی خوب باشد و بسته به هزینه ی صرف شده و نتیجه ی حاصل شده بهتر از تصمیم رقیبان فرد باشد.

تصمیم های به اندازه ی کافی خوب، وابسته به اطلاعات هستند. به هر حال برای هر تصمیمی باید گزینه(ها) یی وجود داشته باشد و طراحی و تعیین گزینه ها در گرو داشتن اطلاعات درباره ی آن هاست.

 اما چه چیزی تعیین کننده ی بیشترین کارایی و بیشترین دسترسی به اطلاعات است؟

نیازهای مخصوص مسئله ی موردنظر در کنار ساختار خاص محیط مرتبط با آن.

جمع آوری اطلاعات خود نیز هزینه هایی دارد و هم چنین بعنوان یک سوژه برای انواع فشارهای انتخابی به حساب می آید:

هزینه هایی که باید برای جمع آوری خود اطاعات (با صرف وقت و انرژی) کرد می تواند برای کارهای دیگری صرف شوند. حال چه این جستجو در محیط داخلی(ذهن و تجربیات و ایده های نهفته در آن) چه در محیط خارجی(پرسش از دیگران،خواندن تجربیات دیگران و …) باشد.

همچنین با اینکه اطلاعات زیاد فواید زیادی هم دارد، زمانی که این اطلاعات خیلی زیاد می شوند، هزینه ی واقعی تصمیم گیری بدتر را نیز باید در نظر داشت. چرا که در بسیاری اوقات هیچ کس قبلا با چنین مسئله و موقعیتی روبرو نشده و فرد تصمیم گیرنده باید از تجربیات گذشته به موقعیت های جدید دانسته هایش را تعمیم دهد و با توجه به اینکه بعضی از ویژگی های موقعیت های قبلی Noise و نا مرتبط به اکنون هستند و ظرفیت حافظه ی کوتاه مدت انسان نیز برای پردازش و گزینش اطلاعات مناسب محدود است، با فکر کردن به اطلاعات زیاد احتمال افزودن Noise به فرایند تصمیم گیری ما افزایش می یابد و به تبع آن احتمالا تصمیمی بدتر از زمانیکه اطلاعات کمتری در دسترس داشتیم خواهیم گرفت.

پس به نظر می رسد که برای شکل گیری تصمیم،با دو فشار انتخابگر مخالف مواجه هستیم :

  1. نیاز به ساختن انتخاب های خوب

2.نیاز به استفاده از اطلاعات کم

جالب است که این مبادله ی واضح میان دقت و تلاش می تواند کنار زده شود. اما چگونه؟

بسیاری از موقعیت ها طوری ساختار یافته اند که اطلاعات کم برای انتخاب تصمیم های به اندازه ی کافی خوب مناسب اند و مکانیسم های تصمیم گیری در آن ها به روش fast and frugal می توانند تمام اطلاعات موجود را به کار بندند.( ریشه های سیستم یک تفکر در این میانبرها ست)

منابع:

کتاب Diagnosis: Interpreting the Shadows

کتاب The Handbook of Evolutionary Psychology, Volume 2: Integrations

 


دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *