برای اینکه بتوان یک بیماری را تشخیص داد و درمان مناسب انتخاب کرد، باید از جاده های حل مسئله و تصمیم گیری عبور کنیم.
در این مسیر علاوه بر دانشی که طی دوره ها و سال های پزشکی درباره ی بیماری ها کسب کرده ایم نیازمند مولفه های دیگری نیز هستیم، مولفه هایی که خیلی از ما در بیشتر اوقات از آن ها بی خبریم.
اگر ندانیم گه ذهن ما چگونه چنین مسیری را طی کرده تا به نتیجه برسد و اقدامی کند، اگر ندانیم که از این ذهن چه خطاهایی ممکن است سر بزند، چگونه می توانیم تا حدی از خودمان مطمئن باشیم که درباره ی جان و کیفیت زندگی یک نفر تصمیم گرفته و اقدامی کنیم؟
شاید یکی از نخستین المان های لازم برای هر پزشک را بتوان مهارت او در استدلال بالینی در نظر گرفت.
در دوره ی مقدمات استدلال بالینی به صورت ابتدایی با مسیر هایی که هر پزشک در لحظه به لحظه کار بالینی اش تجربه می کند آشنا می شویم. گاه این تجربیات در سطح خود آگاه او هستند و گاه نا خود آگاه.
مسلما هیچ کس نمیتواند پس از چنین دوره ای ادعا کند که می تواند مثل یک فرد خبره استدلال بالینی انجام دهد .
اما با شناختن ذهن خود و عوامل موثر بر استدلال بالینی اش، یک پزشک نسبت به تجربه ها و مسیر های فکری اش حساسیت بیشتری نشان خواهد داد و در نتیجه احتمالا تشخیص هایی دقیق تر و خطاهایی کمتر از او سر خواهد زد.
در این قسمت 24 دقیقه ای، مقدمه ای بر بحث مقدمات استدلال بالینی را ارائه می دهیم.
فهرست مطالب مطرح شده در ویدئو:
- تعریف clinical reasoning( استدلال بالینی) و المان های تشکیل دهنده ی آن
- تعریف diagnosis (تشخیص)
- تعریف treatment (درمان)
- اشاره به مفهوم threshold (آستانه) تشخیصی و درمانی
- دغدغه ی گذشتگان ما برای تشخیص و استدلال بالینی
- انواع تشخیص
- تشخیص به عنوان یک مسیر و فرایند و نه یک اتفاق
- تفاوت نگاه پزشک و بیمار به تشخیص
منابع:
کتاب Diagnosis: Interpreting the Shadows
کتاب Learning Clinical Reasoning
کتاب ABC of Clinical Reasoning
کتاب Patients as Art
دیدگاهتان را بنویسید